جدول جو
جدول جو

معنی بی عزمی - جستجوی لغت در جدول جو

بی عزمی
(عَ)
بی ارادگی. بی تصمیمی، (در تداول عامه) بی درد، بیرگ. (فرهنگ عامیانۀ جمالزاده). بی خیال. لاقید
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی عصمت
تصویر بی عصمت
آنکه از فسق و گناه پرهیز نکند، بی عفت، بی ناموس
فرهنگ فارسی عمید
(عِزْ زَ)
ذلت و خواری. بی احترامی:
چو بی عزتی پیشه کرد آن حرون
شدند آن عزیزان خراب اندرون.
سعدی.
- بی عزتی کردن، بی حرمتی کردن: قدر چنان بزرگوار ندانستند و بی عزتی کردند. (گلستان) ، صادق. (آنندراج). بدون تزویر. بدون نفاق و ریا و مکر. (ناظم الاطباء) :
چونکه داور بود او داور بی غل و غش است
چونکه حاکم بود او حاکم بی روی و ریاست.
فرخی.
رجوع به غل و غش شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
مرکّب از: بی + عزم، بی اراده. بی تصمیم. مقابل باعزم. و رجوع به عزم شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی رحمی
تصویر بی رحمی
سنگدلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی رسمی
تصویر بی رسمی
بی نظامی، بی روشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی طعمی
تصویر بی طعمی
بی مزگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی عصمت
تصویر بی عصمت
ناپاک، زشتکار، آلوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی عقلی
تصویر بی عقلی
نا بخردی خلی کالوسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی کامی
تصویر بی کامی
محرومیت، ناکامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی آزرمی
تصویر بی آزرمی
زفاف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی بیمی
تصویر بی بیمی
امنیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی نظمی
تصویر بی نظمی
نا به سامانی
فرهنگ واژه فارسی سره
بی دانشی، جهالت، جهل
متضاد: باسوادی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی وزنی
تصویر بی وزنی
Weightlessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی رحمی
تصویر بی رحمی
Callousness, Pitilessness, Relentlessness, Ruthlessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی پشمی
تصویر بی پشمی
Hairlessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی شرمی
تصویر بی شرمی
Shamelessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی فرمی
تصویر بی فرمی
Formlessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی نظمی
تصویر بی نظمی
Disorderliness, Disorganization, Grossness, Irregularity, Scrappiness, Unruliness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
Namelessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی وزنی
تصویر بی وزنی
Schwerelosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی شرمی
تصویر بی شرمی
Schamlosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی فرمی
تصویر بی فرمی
Formlosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی پشمی
تصویر بی پشمی
Haarausfall
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نظمی
تصویر بی نظمی
Unordnung, Desorganisation, Grobheit, Unregelmäßigkeit, Unordentlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
Namenlosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی شرمی
تصویر بی شرمی
бесстыдство
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی رحمی
تصویر بی رحمی
черствость , безжалостность , непреклонность , жестокость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی فرمی
تصویر بی فرمی
бесформенность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی نظمی
تصویر بی نظمی
беспорядок , дезорганизация , грубость , нерегулярность , беспорядок , непослушание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی نامی
تصویر بی نامی
безымянность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی وزنی
تصویر بی وزنی
невесомость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی پشمی
تصویر بی پشمی
облысение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی رحمی
تصویر بی رحمی
Gleichgültigkeit, Unbarmherzigkeit, Unerbittlichkeit, (DE) Grausamkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی